سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ناگفته های قشنگ
می نویسم از تو...از خودم...از ساعت ها...چه زیباست این سرنوشت... 

امروز صبح مامان اومد بهم گفت پاشو بلیت بگیر بریم مشهد....اره دوباره دارم میرم مشهد...میرم پیش امام رضا..امروز تولد امام رضاس...میرم پیشش چادرمو سر میکنم تا ببینه چقد خوشگل و ناناس شدم...میدونم دوسم داره برا همین دعوت نامه دارم ..اونم برا تولدش....خدایا شکرت...

ساعت 6 حرکت اتوبوسه...توی توییتر زدم که منم راهی امام رضا شدم...چقد خوبه امام رضا رفتن...منو مامان دو تایی میریم.

موس کامپیوتر خراب شده بود رفتم ی موس هم خریدم....خدا رو شکر واقعا...دوازدهمین یس توی حرم امام رضاس...چه قشنگ...نه؟

این بار پیش امام رضا رفتم کلی حرف دارم باهاش...کلیییی....و کلی هم تشکر از دعوتش...به هرحال مهمون نوازی کرده دیگ.

الانم میشینم برنامم رو مینویسم....مامان اینا از طالقان برگشتن...از خود صب تلویزیون روشنه تا اخر شب...نمیدونی چقد رو مخ هست...راستی میخوام انتخاب رشته کنم...مهندسی فضای سبز...میخوام از خدا التماس کنم منو از خانوادم دور کنه...بهم ی کار بده و ی درس و س زندگی برم سوی زندگیم دور از همه...دور از همه هااا همهههه.

تنها زندگی کنم با امیر...امیر محسن سامان سینا...هر چی که اسمش هست...میخوام به خدا بگم...که کار اشتباه زیاد کردم ولی انقد هم بد نیستم که اینجوری ردم کنن...میخوام بهش بگم لطفا ی دستی رو زندگیم بکش...منم دست میکشم روی زندگیم...

کلی حرف دارم...کلللللیییی....که دوس دارم بهش بزنم...برم گوهرشاد و بشینم بحرفم با خدا...خیلی بحرفم...

روانشناسی و فضای سبز رو با هم میخونم...فضای سبز همون چیزی بود که همیشه میخواستم...همیشه که نه.....از وقتی که همه چیزو باهم ادغام کردم...

فک کنم این رشته رو برم...میدونی دوس دارم...میخوام برم سرکار...فقط کار کار کار...تمام تنش هایی که دارم برای اینه که پول ندارم...اگ داشته باشم راحت به همه هدف هام میرسم...و من لایق همش هستم.لایق همش.

خب دیگ 5 ساعت دیگ عازمم...برام خوب ها رو بخواه...قشنگترین ها رو بخواه...سفر خوب رو بخواه...حاجت روایی رو بخواه....خدایا دوست دارم....بوس بوس


[ یکشنبه 98/4/23 ] [ 12:12 عصر ] [ معمار ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 39158