سلاااام...نزدیک به یک ماهه که ننوشتم...چند بار دلم میخواست بنویسم ولی تنبلیم اومد لب تاپ رو در بیارم.ولی امروز دیه دلم خواست بنویسم....خب بریم سر حرفام.

ورزش رو به طور جدی شروع کردم...الان 10 یا 15 روز هست....خیلی خوبه خیلی...ادامه روند قبل هستش.

درس هم میخونم ...چیزای جدید فهمیدم...کتابای منابع اصلی ر دارم میخونم...

امیر شریفی رو هم گوش میدم حالم خیلی بهتر شده...

کتاب هم میخونم و خیلی خوووبه خیلی ....

موهامو رنگ کردم ...شرابی....اخه زود میره....خیلی خوب شده و بهم میاد...

کار قم کلا کنسل شد...

و همینا دیگ...چیز دیگ یادم نیست که بگم...

و ی چیز جالب...باورت میشه من شبا خوابم نمیبره؟؟؟؟؟من باورم نمیشه...اراده میکردم لالا بودم....البته همیشه دوس داشتم خوابم کم بشه...ولی الان اینجوری شده که شب 1 میخوابم صب 6 بیدار میشم...دوبازه تا 9 میخوابم.ولی دیگ بعدش کاملا سرحالم.بزا ببینم چند ساعت شد؟؟؟

7 ساعت میخوابم...خیلی خوبه که کم شده ولی ی ایراد داره اینه که من 7 باسد ایستگاه اتوبوس باشم ولی خوابم و میرم کتابخونه هم خوابم میبره.ههه.باید ی فکری برای خودم کنم...مثلا اون تایم ی چیزی که هیجانیم میکنه و دوس دارم رو انجام بدم...مثلا ی رمان عاشقانه.این خیلی خوبه...چون اینجوری بعد ی مدت که بدنم عادت کرد درس رو جایگزینش میکنم.

و چیز جالبتر بهت اینو بگم که من از کتابخونه میام خونه همچنان سرحالم و میتونم درس بخونم...باور کردنی نیس  ولی بدنم کاملا عادت کرد و این عالیه...مغزم دیگ میکشه و میتونم بهترین بازدهی رو داشته باشم.الان کاملا امادم که سر کار هم برم...ی کار خوب.

خیلی خوبه و من راضیم.رضایت دارم خیلی دارم....از زندگیم راضیم...دیشب خواب بد دیدم...که تعبیرش خیلی خوبه.هههه.وقتی بیدار شدم فقط گفتم خداروشکر که خواب بود.

من که ادم بدی نبودم......اینو دارم گوش میدم الان.

دیگ همین دیگ....حالم خوبه ...دارم تلاش میکنم...خیلی هم دارم میکنم....هر سری ی چیزی رو درست میکنم ی چیز دیگ خراب میشه...ولی به خودم قول دارم دلم برا خودم بسوزه و کار درست رو در حق خودم کنم....من بلنننند شدم...الان میخوام تاتی تاتی کنم....واین هم خودش ی پیروزیه.

پروفایل یکی از بچه ها رو داشتم نگاه میکردم ...لنتی کلا حرف های دل من بود....

ابان ماه 3 تا کتاب خوندم.

دیگ همین ها دیگ....بهترین ها برای همه اتفاق بیفته ایشالا..