سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ناگفته های قشنگ
می نویسم از تو...از خودم...از ساعت ها...چه زیباست این سرنوشت... 

سلاام...خوبی؟؟؟؟نمیدونم اخرین بار کی اومدم اینجا نوشتم و اصلا چی نوشتم....امروز اومدم بازم بنویسم...اول اینو بگم چند روز پیش رو میزم ی پیغام از بابام داشتم که ازام تشکر کرده بود و برام ارزوی موفقیت کرده بود...میدونی خوشال شدم..و شرمنده...راستی به بابامم پیام دادم گفتم که بابا من همیشه به خاطر گذشتم شرمندت میمونم....هههه بازم گریه.

انگاری حالم بد شده واقعا....امروز مرضیه میگفت مریم انگار ناراحتی و چشمات دیگ برق نمیزنه...گفتم اره....بعد دیدن عکس اون یارو...دیگ حالم جا ب جا نشد ولی فکر نمیکردم کسی بفهمه...ولی انگاری همه فهمیدن.خب بگذریم

دیروز رفتم قهوه اسپرسو دارک خریدم.....اون موقع که قهوه میخوردم خیلی خوب بودم....ولی مولتی ویتامین و کلسیم.

کتاب ریحانه اقای خامنه ای و بلندی های بادگیر و غروز و تعصب و قمارباز رو هم خوندم.

برام دست بزنید لطفا.خخخخ.خیلی خوب بودن همشوون خیلییییییی.من لذت بردم و یاد گرفتم.

الانم دنیای سوفی و ربه کا و چند تا کتاب دیگ دارم که بایدد بخونم.

بازی فراوانی رو شروع کردم...به خودم قول دارم که از این به بعد انرژی مثبت باشم و به مننفی فکر نکنم.....خداروشکر موفق بودم....سوره طه میخونم هر شب..و دیگ همین دیگ...نمازام رو خیلی بی توجه دارم میخونم....دلیلشو نمیدونم واقعا....ولی احتمالا گند کاری کردم.

دکور اتاقو عوض کردم و فقط همین و دیگر هیچ...

بنظرت من ی روز فیلسوف میشم؟؟؟؟؟خیلی دوست دارم بشم خیلیییی.

تقریبا روزانه امیر شریفی رو هم گوش میدم.

اهاااان اینو نگفتم....مامانم دکترا دانشگاه تهران مرکز قبول شد....براش خیلی خوشال شدم خیلییی.

اوووم دیگ حرفی ندارم انگاری...مغزم خالیه خالیه....

فقط این که خدا جووونم بابت همه چی همیشه سپاس ....دوست دارم و میپرستمت...با این که هنوزم به وجودت شک دارم......

دنبال این شک دارم میرم....میدونم موفق میشم....بوس بوس....بهترین دوستم...


[ پنج شنبه 97/6/22 ] [ 11:53 صبح ] [ معمار ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 17
کل بازدیدها: 39271