سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ناگفته های قشنگ
می نویسم از تو...از خودم...از ساعت ها...چه زیباست این سرنوشت... 

سلاااام..امروز 30 فروردین و اخر ماه هست و من اومدم دوباره تا بنویسم...اووم از چی بگم اول؟؟؟

61.5 وزنمه...خیلی خووشاالم..خیلی زیاد...خیلی تلاش کردم بهش برسم....هدف بعدی 60 هست و هدف نهایی 57.من میتونم ...کلا 4 کیلو مونده که میشه تا اخر شهریور....عالی و پرفکت.

باشگاه رو میرم...trx....خیلی خوبه ...سر تا پا عرق میشم...جالبه که طناب زدن رو هم شروع کردم...اونم عرق خیس میشم...ی مدت گذاشته بودم کنار برای همینه...خیلی راضیم خیلی...البته تی ار ایکس هنوز نتونستم با بند ها کنار بیام ولی بازم خوبم انصافا...راضیم کلا...همین که اقدام کردم و میرم و تلاش میکنم خودش کلیه...حلقه زدن رو هم یاد گرفتم راحت 5 دیقه بدون افتادن میرم و کیف میکنم خیلی زیاد....یادش بخیر روزی که 1 ساعت تلاش کردم تا تونستم 2 تا دونه طناب بزنم...و بعدش چقد عرق کرده بودم...حلقه رو روز اول 1 دونه...میزدم ولی الان اونو هم خوب میزنم...چقد برای طناب و حلقه تلاش کردم...یادته اون شب..همه خانوادم پاشدن و طناب زدن...و بلد هم بودن من ولی بلد نبودم...میرفتم شبا بالکن هم به گیاهام اب میدادم هم طناب میزدم....یادش بخیر...چه شیرینه...چقد توی این موضوع موندم...خب اخه یادش افتادم...

دیگ این که فک کنم درباره رویت اینا گفتم بهت...خبر بعدی اینه که قرار بر این شد امتحانی 21 روز نماز بخونم اونم اول وقت...بجز 3 روز که نماز صبح رو اخر وقت بیدار شدم و خوندم بقیش رو سر وقت خوندم....خیلی خوب بود...امروز یازدهمین روز کامل شد...اتفاقات خوب زیاد برام افتاد انصافا...منتظر بقیشم...

افتادم دنبال گفتن جمله تاکیدی....همه میگن خیلی خوبه...منم میخوام تاثیرش رو ببینم

دیگ همین ها بود...و روانشناسی که خبر داری....بهترین ها رو برای همه میخوام....خدایا ازات متشکرم....دوستت دارم...و ممنون که پدر و مادر دارم و سایشون بالا سرمه....



[ جمعه 98/1/30 ] [ 9:44 عصر ] [ معمار ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 39234